سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنهایی های محسن

همیشه آخرین سطر برایش می‌‌نوشتم


  " روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد  "


می‌ نوشتم


" روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشم


که هنوز دوستم داشته باشی‌ "


می‌ نوشتم


در نبودنت به تمام ذرات زندگی‌ کافر شده ام


جز ایمانِ به بازگشتِ تو


 امروز می‌‌نویسم


یقینا آمده است


ولی‌ روزی که من از هراسِ دیوار ها


خانه را که نه

 

خودم را ترک کرده بودم .

 



نوشته شده در دوشنبه 92/6/4ساعت 5:54 عصر توسط محسن نظرات ( ) |


 Design By : Pichak